یادداشت | منبع‌شناسی بایسته های قانونگذاری

نویسنده احمد رحیمی

«تقنین» یا «قانون‌گذاری» از مفاهیم مهم علوم سیاسی و حقوق عمومی است.[۱] قانون‌گذاری، نظامی بین‌رشته‌ای و محل تلاقی علوم و فنون گوناگون است و مجموعه­ای از ابزار­ها و اصول روش­شناختی اقتباس‌شده از دانش‌های گوناگون را شامل می­شود و از یافته­های دانش‌های گوناگون اعم از توصیفی، هنجاری و دستوری، بهره می­گیرد[۲] تا بهترین نتیجه از فرایند تقنین حاصل گردد؛ بنابراین حصول حد اعلای کارایی و کاربرد قانون، نه‌تنها منوط به استفاده از دستاوردهای علوم دیگر می­باشد بلکه نیازمند رعایت اصول و قواعدی علمی در فرایند تقنین است که همان «بایسته­های تقنین» می‌باشد.

 بنابراین مقصود از «بایسته­های تقنین»، «اصول و فنون قانون‌گذاری» یا «علم قانون‌گذاری»، اصول و قواعدی است که لازم است در تقنین به کار گرفته شوند تا قانون به سهولت و سرعت و در بالاترین حدّ ممکن به اهدافش نائل شود. به عبارت دیگر، بایسته­های تقنین به اصول و فنون و راهبرد­ها و قواعدی گفته می­شود که برای بهکرد تقنین به‌منظور دستیابی آسان و سریع به اهداف آن، اعمال می­شوند.[۳] بر همین اساس این علم متناظر بر وجود دو مرحله مجزا در فرایند تقنین است:

۱) در مرحله‌ی نخست باید بهترین و عادلانه­ترین قواعد را بیابد.

 ۲) نهاد­های خام و اجتماعی را به زبان حقوقی بیاراید و چنان منظم سازد که هیچ ابهامی در اجرای آن باقی نماند.[۴]

در مرحله اول به دنبال یافتن بهترین و مناسب­ترین قاعده یا قاعده انسب هستیم و از آن با عناوینی چون «مفهوم مادی قانون»، «اصول ماهوی تقنینی»،[۵] «فنون بنیادی و یا ماهوی قانون‌نویسی» و یا «بایسته­های قانون‌گذاری» نام‌ برده می­شود.[۶]  این اصول، اصولی هستند که حسب مورد و به اقتضای موضوع، باید در سراسر فرایند قانون‌گذاری به‌عنوان چراغ راهنما که مسیر حرکت قانون‌گذار را مشخص می­کنند رعایت شوند؛ بنابراین، اصول و فنون مذکور، چتری هستند بر سر کلیه مراحل و فرایند­های نظام قانون‌گذاری[۷] و حصول آنها، منوط به احاطه‌ی قانون‌گذاران به حوزه­های مختلفی مانند مبانی فقهی، شرایط جامعه و داده­ها و دستاورد­های علوم مختلف می­باشد.[۸] ازجمله این بایسته‌ها می­توان از «عدالت»، «سودمندی»، «انسجام بیرونی»، «قابل‌اجرا بودن» و «جامعیت» نام برد.

پس از اتمام مرحله اول، باید به دنبال مزین نمودن دست­آورد برآمد و مراد از آن یافتن بهترین قالب است؛ یعنی این قاعده را در چه قالبی و با چه الفاظ و عبارت­ها و ترکیب­هایی بیان کرد.[۹] به عبارت بهتر، پس از تعیین و رهیافت به مناسب­ترین قاعده باید به دنبال مناسب­ترین طرح و قالب برای بیان آن بود. درواقع صرف­نظر از ماهیت، قانون خوب، قانونی است که از شکل و ظاهر مناسبی برخوردار بوده و با رعایت بایسته­های شکلی نگارش قانون، تنظیم شده باشد.[۱۰] حقوق­دانان از این مرحله با عناوینی مانند «اصول شکلی تقنینی»، «فن قانون‌نویسی»،[۱۱] یا «بایسته­های قانون­نگاری» نام می­برند.[۱۲] این مرحله نیز شامل بایسته‌هایی ازجمله  «صراحت و ساده‌نویسی»، «رعایت زبان علم و اصطلاحات مرسوم در آن»، «رعایت قواعد دستوری و نوشتاری»، «تدوین اصول کلی و پرهیز از تفصیل بیهوده»، «اختصار» و «نظم ساختاری» می‌شود.

پرداختن نظریه­پردازان و حقوق­دانان به این اصول و فنون و پدید آمدن برخی آثار مکتوب در این زمینه، نوید ظهور علم جدیدی به نام «اصول و فنون قانون‌گذاری» یا «علم قانون‌گذاری»[۱۳] را می­دهد که یک نظام و دانش بین‌رشته‌ای و ترکیب‌یافته از دستاوردهای روش‌شناختی، هستی‌شناختی و ارزش شناختی دانش­ها و علوم دیگر است[۱۴] و روزبه‌روز بر اهمیّت آن افزوده می­شود به نحوی که این مهم مورد تأکید مقام معظم رهبری نیز قرار گرفته است و ایشان در بند ۹ سیاست‌های کلی نظام قانون‌گذاری (ابلاغی ۶/۷/۱۳۹۸) یکی از سیاست‌های نظام تقنینی کشور را چنین تعیین نموده‌اند:

 «رعایت اصول قانون‌گذاری و قانون‌نویسی و تعیین سازوکار برای انطباق لوایح و طرح‌های قانونی با تأکید بر:

۱) قابل‌اجرا بودن قانون و قابل سنجش بودن اجرای آن. ۲) معطوف بودن به نیازهای واقعی. ۳) شفافیت و عدم ابهام. ۴) استحکام در ادبیات و اصطلاحات حقوقی. ۵) بیان شناسه‌ی تخصصی هر یک از لوایح و طرح‌های قانونی و علت پیشنهاد آن. ۶) ابتناء بر نظرات کارشناسی و ارزیابی تأثیر اجرای قانون. ۷) ثبات، نگاه بلندمدت و ملی. ۸) انسجام قوانین و عدم‌تغییر یا اصلاح ضمنی آن‌ها بدون ذکر شناسه‌ی تخصصی. ۹) جلب مشارکت حداکثری مردم، ذی‌نفعان و نهادهای قانونی مردم‌نهاد تخصصی و صنفی در فرایند قانون‌گذاری. ۱۰) عدالت‌محوری در قوانین و اجتناب از تبعیض ناروا، عمومی بودن قانون و شمول و جامعیت آن و حتی‌الامکان پرهیز از استثناهای قانونی».[۱۵]

بنابراین روز به روز بر اهمیت این علم افزوده می­شود و تأثیر انکارنشدنی آن بر دست­یابی به اهداف قانون موجب گردیده است که توسط عالی­ترین مقام کشور، رعایت و توجه به اصول آن مورد تأکید قرار گیرد. نوپا و بدیع بودن توجه به علم قانون‌گذاری به صورت آکادمیک و اهمیت انجام تتبع و پژوهش برای رشد و تکامل این علم از یک سو و  عدم شناخت منابع این علم در میان تکثر وگستردگی منابع حقوقی از سوی دیگر، انگیزه‌ای در جهت احصا و معرفی منابع موجود در رابطه با علم قانون‌گذاری از میان انبوه کتب و مقالات حقوقی است؛ چراکه یکی از بایسته‌های هستی‌پذیری و رشد این علم مطالعه و پژوهش بوده و مقدمه این مهم شناخت و آشنایی با منابع موجود است. بر همین اساس منابع زیر احصا و معرفی می‌گردد:

منابع علم بایسته‌های تقنین

الف- کتاب ­ها

  1. اسلامی، سید محمد­هادی، (۱۳۹۹)، اصول و فنون قانون‌گذاری، چاپ دوم، تهران، انتشارات جنگل؛ جاودانه.
  2. محمصانی، صبحی، (۱۳۶۰)، قانون‌گذاری در اسلام، ترجمه اسماعیل گلستانی، انتشارات امیرکبیر.
  3. معاونت پژوهش­های سیاسی - حقوقی مجلس شورای سلامی: دفتر مطالعات حقوقی، (۱۳۹۷)، آسیب­شناسی نظام قانون‌گذاری جمهوری اسلامی ایران (ویرایش اول).
  4. والدرون، جرمی، (۱۳۹۷)، قانون‌گذاری، مفاهیم، نظریه­ها و اصول، ترجمه حسن وکیلیان، چاپ اول، انتشارت نگاه معاصر.
  5. انصاری، باقر، (۱۳۹۹)، اصول و فنون قانون قانون‌گذاری؛ تنظیم پیش­نویس طرح­ها و لوایح، تنقیح و تدوین قوانین، چاپ اول، تهران، انتشارات دادگستر.
  6. بیگ­زاده، صفر، (۱۳۸۷)، شیوه­نامه نگارش قانون، چاپ سوم، تهران، مرکز پژوهش­های مجلس شورای اسلامی.
  7. حاجی ده آبادی، احمد، (۱۳۹۵)، بایسته‌های تقنین، چاپ سوم، تهران، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
  8. ذبیحی بیدگلی، عاطفه، (۱۳۹۴)، بایسته­های تقنین در حوزه خانواده، چاپ اول، تهران، نشر میزان: دانشگاه امام صادق (ع).
  9. راسخ، محمد، (۱۳۸۴)، بنیاد نظری اصلاح نظام قانون‌گذاری، تهران، دفتر مطالعات حقوقی مرکز پژوهش­های مجلس شورای اسلامی.
  10. رینرسون، آرتورجی، (۱۳۹۹)، قانون‌نویسی گام‌به‌گام، ترجمه آزاده عبداله­زاده شهربابکی، چاپ اول، تهران، انتشارات سمت.
  11. شفیعی سروستانی، ابراهیم، (۱۳۸۵)، قانون‌گذاری در نظام جمهوری اسلامی؛ آسیب­ها و بایسته­ها، چاپ اول، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.

 

ب- مقاله­ ها

  1. اکرمی، روح­الله، (۱۳۹۴)، بررسی قانون مجازات اسلامی جدید در سنجه ضوابط قانون­نگاری، فصلنامه مجلس و راهبرد، سال بیست و دوم، شماره هشتاد و دو.
  2. عالی­پور، حسن، (۱۳۹۸)، سیاست­های کلی نظام قانون‌گذاری و آینده قانون‌گذاری در ایران، نشریه دیدبان امنیت ملی، شماره نود و یک.
  3. قاسمی، محسن، (۱۳۸۳)، علم قانون‌گذاری در سایه حقوق اساسی، نشریه حقوق اساسی، سال دوم، شماره سوم.
  4. محمدی جورکویه، علی، (۱۳۸۳)، نقد ساختار قانون مجازات اسلامی، نشریه حقوق اسلامی: فقه و حقوق، شماره یک.
  5. نصیری، مرتضی، (۱۳۸۲)، ملاحظاتی در باب قانون‌گذاری، مجلس و راهبرد، سال دهم، شماره سی و هشت.

 

پ- پایان­ نامه ­ها و رساله ­ها

  1. رحیمی، احمد، (۱۴۰۰)، بررسی عوتمل رافع مسئولیت کیفری در قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲ از منظر بایسته­های تقنین، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده حقوق، دانشکدگان فارابی دانشگاه تهران.
  2. محمدیان، عزیز، (۱۳۸۲)، شیوه قانون‌نویسی در امور کیفری، پایان­نامه کارشناسی ارشد، دانشکده حقوق، دانشگاه قم.
  3. بوربور، کیوان، (۱۳۹۲)، آسیب شناسی فرآیند قانون­گذاری در ایران، پایان نامه کارشناسی ارشد،‌ دانشکده حقوق، دانشگاه ازاد اسلامی، واحد تهران مرکز.

 

الف-کتاب‌ها

  1. کاتوزیان، ناصر، (۱۳۸۵)، فلسفة حقوق، جلد دوم، چاپ سوم، تهران، شرکت سهامی انتشار.
  2. ________، (۱۳۹۳)، فلسفة حقوق، جلد سوم: منطق حقوق، چاپ پنجم، ویرایش سوم، تهران، شرکت سهامی انتشار.
  3. منتسکیو، (۱۳۴۳)، روح القوانین، ترجمه علی‌اکبر مهتدی، چاپ پنجم، تهران، انتشارات امیرکبیر.
  4. هارت، هربرت لیونل آدولفونس، (۱۳۹۹)، مفهوم قانون، ترجمة محمد راسخ، چاپ هشتم، تهران، نشر نی.
  5. همایش یک صدمین سال قانون گذاری (مجموعه مقالات)، مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۶.

ب-مقاله‌ها

  1. حائری، سید علیرضا، نیکونهاد، حامد، امینی پزوه، حسین، (۱۳۹۷)، مفهوم قانون‌گذاری در آرای فقهی و حقوقی سید محمدباقر صدر، فصلنامه دانش حقوق عمومی، سال هفتم، شماره بیست.
  2. مرادی، امیر، (۱۳۹۸)، اخلاق حرفه­ای قانون‌گذاری کیفری با تأکید بر نظام حقوقی ایران، فصلنامه تخصصی دانشنامه­های حقوقی، شماره دوم.
  3. مهرپور، حسین، (۱۳۹۴)، تبعیض در عرصه قانون‌گذاری (در تعیین سن بلوغ و در ارتباط با منشأ تولد)، فصلنامه تحقیقات حقوقی، شماره شصت و نه.
  4. میر خلیل، سید احمد، متولی زاده، نفیسه، کرمی، بهاره، (۱۳۹۹)، اعتبارسنجی تقنین با رویکردی تخصصی و اختصاصی به نقش­آفرینی عقل (مطالعه موردی: تنافی در کتاب حدود قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲)، پژوهش­های فقهی، دوره شانزده، شماره چهار.

 

 

  1. حائری، سید علیرضا، نیکونهاد، حامد، امینی پزوه، حسین، «مفهوم قانونگذاری در آرای فقهی و حقوقی سید محمدباقر صدر»، فصلنامه دانش حقوق عمومی، سال هفتم، شماره بیست، ۱۳۹۷، ص ۲۴.
  2. مرادی، امیر، «اخلاق حرفه­ای قانون­گذاری کیفری با تأکید بر نظام حقوقی ایران»، فصلنامه تخصصی دانشنامه­های حقوقی، شماره دوم، ۱۳۹۸، ص ۲۶۷.
  3. حاجی ده آبادی، احمد، بایسته‌های تقنین، تهران، سازمان انتشارت پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۹۵، ص ۱۶.
  4. کاتوزیان، ناصر، فلسفة حقوق، تهران، شرکت سهامی انتشار، جلد ۳، چاپ ۵، ۱۳۹۳، ص ۳۱۱.
  5. ۳. La Technique Fondamental
  6. حاجی ده آبادی، بایسته‌های تقنین، همان، ص ۲۰.
  7. انصاری، باقر، اصول و فنون قانون‌گذاری؛ تنظیم پیش­نویس طرح­ها و لوایح، تنقیح و تدوین قوانین، تهران، انتشارات دادگستر، چ۱، ۱۳۹۹، ص ۵۶.
  8. اکرمی، روح‌الله، «بررسی قانون مجازات اسلامی جدید در سنجه ضوابط قانون‌نگاری»، فصلنامه مجلس و راهبرد، سال بیست و دوم، شماره هشتادودو، ۱۳۹۴، ص ۱۹۶.

[۹]. حاجی ده آبادی، بایسته‌های تقنین، همان، ص ۱۸.

  1. اسلامی، محمد­هادی، اصول و فنون قانون‌گذاری، تهران، انتشارات جنگل؛ جاودانه، چاپ دوم، ۱۳۹۹، ص۴۹.

[۱۱]. La Technique Formelle.

 

[۱۳]. Science de la Legislation

[۱۴]. قاسمی، محسن، «علم قانون‌گذاری در سایه حقوق اساسی»، نشریه حقوق اسلامی، سال دوم، شماره سوم، ۱۳۸۳، ص ۱۶۶.

[۱۵]. https://www.leader.ir/fa/content/۲۳۵۷۴/www.leader.ir

[۱۶] . مراد از منابع اصلی، منابعی است که موضوع اصلی آنها قانون‌گذاری و اصول و فنون آن امر است.

[۱۷] . مراد از منابع فرعی، منابعی است که موضوع اصلی آنها قانون‌گذاری و اصول و فنون آن نیست لکن در خلال مباحث این آثار به این مهم به صورت پراکنده اشاره گردیده است. برای مثال موضوع کتاب فلسفه حقوق دکتر ناصر کاتوزیان همانطور که از عنوان آن برداشت می‌گردد مسائل فلسفه حقوق است لکن در خلال این مباحث به قانون‌گذاری و بایسته‌های آن به صورت پراکنده وغیرمتمرکز اشاره گردیده است.

گزارش خطا
ارسال نظرات
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰